loading...
هیئت هاشمیون شهرستان ممسنی
هیئت هاشمیون ممسنی بازدید : 48 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

دختر بوده، وقتي فرزند سوم را خدا به او عطا مي‌کند، اسمش را«محمد حسين» مي‌گذارد، و هنگامي که خداوند چهارمين فرزند را به او عنايت مي‌کند به ياد آن سخن که در دوران بيماري اش شنيده بود مي‌افتد، و وي را«محمد تقي» نام مي‌نهد؛ ولي وي در کودکي در حوض آب مي‌افتد و از دنيا مي‌رود، تا اين که سرانجام پنجمين فرزند

را دوباره« محمد تقي» نام مي‌گذارد، و بدين سان نام آيت الله بهجت مشخص مي‌شود.


کربلايي محمود بهجت، پدر آيت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم مي‌پرداخت و اسناد مهم و قباله‌ها به گواهي ايشان مي‌رسيد. وي اهل ادب و از ذوق سرشاري برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثي اهل بيت(ع) به ويژه حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) شعر مي‌سرود، مرثيه‌هاي جانگدازي که اکنون پس از نيم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.

آري آيت الله بهجت در کودکي در تربيت پدري چنين که دلسوخته اهل بيت(ع) به ويژه سيد الشهدا(ع) رشد يافته

بود، و نيز با شرکت در مجالس حسيني و بهره مندي از انوار آن محافل پرورش يافت. از همان

کودکي از بازي‌هاي کودکانه پرهيز مي‌کرد و آثار نبوغ و انوار ايمان در چهره اش نمايان بود، و عشق فراواني به کسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.

تحصيلات

تحصيلات ابتدايى حوزه را در مکتب‌خانه فومن به پايان رساند و پس از تحصيلات ادبيات عرب در سال 1348 هـ ق، هنگامى که تقريباً چهارده سال از عمر شريفش مى‌‏گذشت، براى تکميل دروس حوزوى عازم(عراق) شد. حدود چهار سال در کربلاي معل

ى اقامت گزيد و افزون بر تحصيل علوم رسمى

از محضر استادان بزرگ آن سامان همچون مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم خويى(غير از آيت‌الله خويى معروف) بهره برد.

آن زمان چهارده سال از عمر شريفش مي‌گذشت که به عراق مشرّف شد و در کربلاي معلّي اقامت‌ گزيد. بنا به گفته يکي از شاگردان نزديک ايشان، معظّم له خود به مناسبتي فرمودند:«بيش از يک سال از اقامتم در کربلا گذشته بود که مکلّف شدم

آري، دست تربيت حضرت ربّ سبحانه هماره بندگان شايسته را از اوان کودکي و نوجواني زير نظر جهان بين خود گرفته و فيوضاتش را شامل حال آنان کرده است و پيوسته مي‌پايد، تا در بزرگي مشعل راهبري راهپويان طريق الي الله را به دستشان بسپارد.

بدين سان، آيت الله بهجت حدود چهار سال در کربلاي معلّي مي‌ماند و از فيوضات سيد الشهدا(ع) استفاده مي‌کند و به تهذيب نفس مي‌پردازد و در آن مدت، بخش معظمي از کتاب‌هاي فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن ديار مطهّر فرا مي‌گيرد.

در سال 1352 هـ ق براى ادامه تحصيل به«نجف اشرف» رهسپار شد و سطح عالى علوم حوزه را در محضر آيات عظام همچون حاج شيخ مرتضى طالقانى(ره) به پايان رساند و پس از درک محضر آيات عظام آقا ضياي عراقى و ميرزاى نايينى(ره)، وارد حوزه درسى آيت الله حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى شد.

افزون بر اين ايشان از محضر آيات عظام حاج سيد ابوالحسن اصفهانى و حاج شيخ محمد کاظم شيرازى(ره)، صاحب حاشيه بر مکاسب و در حوزه علوم عقلى، کتاب«الاشارات و التنبيهات» و «اسفار» را نزد آيت الله سيد حسين بادکوبه‏اى(ره) فرا گرفت و در زمان شاگردي به تدريس سطوح عالى پرداخت و در تأليف کتاب«سفينه‏البحار» محدث کبير، حاج شيخ عباس قمى(ره) را ياري کرد.

با اين همه، همّت او تنها مصروف علوم ديني نبوده؛ بلکه عشق به کمالات والاي انساني هماره جان ناآرام او را در جست و جوي مردان الهي و اولياي برجسته مي‌کشاند.

يکي از شاگردان آيت الله بهجت مي‌گويد: در سال‌هاي متمادي که در درس ايشان شرکت مي‌جويم، هرگز نشنيده ام که جز در موارد نادر درباره خود مطلبي فرموده باشد. از جمله سخناني که از زبان مبارکش درباره خود فرمود، اين است که در ضمن سخني به مناسبت تجليل از مقام معنوي استاد خود، حضرت آيت الله ناييني(ره) فرمود:«من در ايام نوجاني در نماز جماعت ايشان شرکت مي‌نمودم، و از حالات ايشان چيزهايي را درک مي‌کردم

در زمينه تهذيب نفس در زادگاهش(فومن) از کودکى محضر عالم بزرگوا«سعيدى» و درکربلا از برخى علماى ديگر بهره برد تا اين که در نجف اشرف در سن حدود هجده سالگي با آيت حق، سيد علي آقاي قاضى(ره) آشنا شد و گمشده خويش را در وجود ايشان يافت. از آن پس در سلک شاگردان اخلاقى ـ عرفانى ايشان درآمد.

هجرت

در سال 1364 هـ ق موافق با 1324 هـ ش با قلبى صيقل يافته از معنويت و سينه ‏اى مالامال از عشق به حضرت حق و با کوله بارى از علم و کمال راهي سرزمين خويش شد و در زادگاهش تشکيل خانواده داد و در حالى که آماده بازگشت به نجف اشرف بود، هنگام عبور از قم، در زمانى که هنوز چندين ماه از مهاجرت حضرت آيت الله بروجردى(ره) به قم نگذشته بود، موقتاً مقيم شد و خبر رحلت اساتيد بزرگ حوزه علميه نجف را يکى پس از ديگرى مى‏شنود، از اين رو در شهر مقدس قم رحل اقامت مى‏افکند.

حضرت آيت الله بهجت پس از ورود به قم، خدمت آيات عظام کوه کمره‏اى حضور يافت و در بين شاگردان درخشيد همچنين در درس حضرت آيت الله بروجردي همچون ديگر شاگردان برجسته اش حضرات آيات امام خميني(ره)، گلپايگاني(ره) و... حاضر شد.

آيت الله مصباح در اين باره مي‌گويد:«آيت الله بهجت از همان زماني که مرحوم آيت الله بروجردي(ره) در قم درس شروع کرده بودند از شاگردان برجسته و از مُستَشکِلين معروف و مبرّز درس ايشان بودند. معمولاً استاداني که درس خارج مي‌گويند، در ميان شاگردانشان يکي دو سه نفر هستند که ضمن اين که بيش از همه مطالب را ضبط مي‌کنند، احياناً اشکالاتي به نظرشان مي‌رسد که مطرح و پيگيري مي‌کنند تا مسائل کاملاً حل شود، اينان از ديگران دقيق ترند، و اشکالاتشان علمي تر و نياز به غور و بررسي بيشتري دارد، و ايشان در آن زمان چنين موقعيتي را در درس مرحوم آيت الله بروجردي داشتند

استادان برجسته فقه و اصول

آيت الله بهجت پس از اتمام دوره سطح و درک محضر استادان بزرگي چون آيات عظام آقا سيد ابوالحسن اصفهاني(ره)، آقا ضياي عراقي(ره) و ميرزاي ناييني(ره)، به حوزه گران قدر و پر محتواي آيتِ حقّ حاج شيخ محمد حسين غروي اصفهاني(ره) معروف به کمپاني، وارد شد و در محضر آن علامه کبير به تکميل نظريات فقهي و اصولي خويش پرداخت. به ياري استعداد درخشان و تأييدات الهي از تفکرات عميق و ظريف و دقيق مرحوم علامه کمپاني، که داراي فکري جوّال و متحرک و همراه با تيزبيني بوده، بهره‌ها برد.

آيت الله محمد تقي مصباح درباره استفاده آيت الله بهجت از استادان خود مي‌گويد:«در فقه بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد کاظم شيرازي که شاگردان مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي و از استادان بسيار برجسته نجف اشرف بود، استفاده کرده و در اصول از مرحوم آقاي ناييني و سپس بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد حسين کمپاني اصفهاني فايده برده بودند، هم مدّت استفاده شان از مرحوم اصفهاني بيشتر بود و هم استفاده‌هاي جنبي ديگر

سير و سلوک و عرفان

حضرت آيت الله بهجت، در کنار تحصيل و پيش از دوران بلوغ، به تهذيب نفس و استکمال معنوي همّت گمارده و در کربلا در تفحّص استاد و مربي اخلاقي برآمده که به وجود آقاي قاضي که در نجف بوده، پي برده بود. پس از مشرف شدن به نجف اشرف نيز از استاد برجسته خويش آيت الله شيخ محمد حسين اصفهاني کمپاني استفاده‌هاي اخلاقي کرده است.

آيت الله مصباح در اين باره مي‌گويد:«پيدا بود که از نظر رفتار هم خيلي تحت تأثير مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهاني بودند؛ چون گاهي مطالبي را از ايشان با اعجابي خاص نقل مي‌کردند، و بعد نمونه هايش را ما در رفتار خود ايشان مي‌ديديم. پيدا بود که اين استاد در شکل گرفتن شخصيت معنوي ايشان تأثير بسزايي داشته است

همچنين در درس‌هاي اخلاقي آقا سيد عبدالغفار در نجف اشرف شرکت جسته و از آن استفاده مي‌کرد، تا اين که در سلک شاگردان حضرت آيت الله سيد علي قاضي(ره) در آمده و در صدد کسب معرفت از ايشان بر مي‌آيد و در سن هجده سالگي به محضر پرفيض عارف کامل حضرت آيت الله سيد علي آقاي قاضي بار مي‌يابد و مورد ملاطفت و عنايات ويژه آن استاد معظّم قرار مي‌گيرد. در عنفوان جواني چنان مراحل عرفان را سپري مي‌کند که غبطه ديگران را بر مي‌انگيزد.

آيت الله مصباح مي‌گويد:«ايشان از مرحوم حاج ميرزا علي آقاي قاضي در جهت اخلاقي و معنوي بهره برده و سال‌ها شاگردي ايشان را کرده بودند. آيت الله قاضي از کساني بودند که مُمَحَّضِ در تربيت افراد از جهات معنوي و عرفاني بودند، مرحوم علامه طباطبايي و مرحوم آيت الله آقا شيخ محمد تقي آملي و مرحوم آقا شيخ علي محمد بروجردي و عده زيادي از بزرگان و حتي مراجع در جنبه‌هاي اخلاقي و عرفاني از وجود آقاي قاضي بهره برده بودند. آيت الله بهجت از اشخاص ديگري نيز گه گاه نکاتي نقل مي‌کردند مثل مرحوم آيت الله آقا شيخ مرتضي طالقاني و ديگران...

خود آقاي بهجت نقل مي‌کردند: شخصي در آن زمان درصدد برآمده بود که ببيند چه کساني سحر ماه مبارک رمضان در حرم حضرت امير(ع) در قنوت نماز وترشان دعاي ابو حمزه ثمالي مي‌خوانند، آن طور که خاطرم هست، اگر اشتباه نکنم کساني را که مقيد بودند اين عمل را هر شب در حرم حضرت امير(ع) انجام بدهند، شمرده بود و بيش از هفتاد نفر شده بودند.

به هر حال، بزرگاني که تقيد به جهات عبادي و معنوي داشتند، در آن عصرها زياد بودند. متأسفانه در عصر ما کمتر اين نمونه‌ها را مشاهده مي‌کنيم. البته علم غيب نداريم، شايد آن کساني که پيشتر در حرم‌ها اين عبادت‌ها را انجام مي‌دادند، حالا در خانه‌هاي شان انجام مي‌دهند؛ ولي مي‌شود اطمينان پيدا کرد که تقيد به اعمال عبادي و معنوي سير نزولي داشته و اين بسيار جاي تأسف است

يکي ديگر از شاگردان حضرت آيت الله بهجت، حجت الاسلام و المسلمين آقاي تهراني، جريان يادشده را به صورت ذيل از حضرت آيت الله بهجت نقل مي‌کند:«شخصي در آن زمان شنيده بود که در گذشته هفتاد نفر در حرم حضرت امير(ع) در قنوت نماز وترشان دعاي ابو حمزه ثمالي را مي‌خواندند، آن شخص تصميم گرفته بود، ببيند در زمان خودش چند نفر اين کار را انجام مي‌دهند، رفته بود و شمارش کرده و ديده بود تعداد افراد نسبت به زمان سابق تقليل پيدا کرده و مجموعاً پنجاه نفر(آن طور که بنده به ياد دارم) در حرم(اعّم از نزديک ضريح مطهّر، و رواق‌هاي اطراف) دعاي ابوحمزه را در دعاي نماز وتر خود قرائت مي‌کنند

فلسفه

حضرت آيت الله بهجت، اشارات ابن سينا و اسفار ملاصدرا را نزد مرحوم آيت الله سيد حسن بادکوبه‌اي فرا گرفته است.

تدريس


آيت الله بهجت در همان ايام که در درس آيات عظام اصفهاني، کمپاني و شيرازي حضور مي‌يافت، ضمن تهذيب نفس و تعلم، به تعليم هم مي‌پرداخت و سطوح عاليه را در نجف اشرف تدريس مي‌کرد.

پس از هجرت به قم نيز پيوسته اين روال را ادامه مي‌دادند. درباره تدريس خارج فقه ايشان نيز در مجموع مي‌توا ن گفت که ايشان بيش از چهل سال است که به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارند و به سبب شهرت گريزي غالباً در منزل تدريس کرده است و فضلاي گران قدري ساليان دراز از محضر پر فيض ايشان بهره برده‌اند.

محل تدريس درس خارج ايشان ابتدا در حجره‌هاي مدارس و بعد در منزل شخصى خود و اکنون در مسجد فاطميه واقع در گذرخان تشکيل مى شود و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومى ايشان نيز همين مسجد است

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سامانه پیام کوتاه

    نقش وهابی و سلفی در اتحاد امت رسول الله

    آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 39
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 55
  • بازدید سال : 191
  • بازدید کلی : 6,792